بابونه. بابونج. (داود ضریر انطاکی). اقحوان. ربل. اربیان. قراص. کافوری. خامامیلن، و ظاهراً حبق البقر، همان عین البقر و اقحوان البقر است که مرادف آن در فارسی و عربی گاوچشم. گاوچشمه. چشم گاو. چشم گاومیش. بابونه گاو. برندکام. دیدۀ گاو. وردالحمار. عین العجل. احداق المرضی. خبزالغراب و غیره است.
بابونه. بابونج. (داود ضریر انطاکی). اقحوان. رَبل. اربیان. قراص. کافوری. خامامیلن، و ظاهراً حبق البقر، همان عین البقر و اقحوان البقر است که مرادف آن در فارسی و عربی گاوچشم. گاوچشمه. چشم گاو. چشم گاومیش. بابونه گاو. برندکام. دیدۀ گاو. وردالحمار. عین العجل. احداق المرضی. خبزالغراب و غیره است.
نقطۀ سیاه دل. خون دل. دانۀ دل. حبۀ دل. یا آنچه سیاه است در دل. (منتهی الارب). مهجه. سویداء. ثمرهالقلب. تأمور. جلجلان القلب. نقطۀدل. سیاهی دل. میان دل. (مهذب الاسماء) : و صولجان بیدی شادن لایجسر العاشق ان یذکره و صولجان الصدغ من خدّه متخذ حبه قلبی کره. ابوالفتح بستی. حب لولی گر از شکر باشد حبهالقلب را ضرر باشد. اوحدی. اصابت فلانه حبه قلب فلان، دل او را ربوده است. (ذیل اقرب الموارد)
نقطۀ سیاه دل. خون دل. دانۀ دل. حبۀ دل. یا آنچه سیاه است در دِل. (منتهی الارب). مهجه. سویداء. ثمرهالقلب. تأمور. جلجلان القلب. نقطۀدل. سیاهی دل. میان دل. (مهذب الاسماء) : و صولجان بیدی شادن لایجسر العاشق اَن یذکره و صولجان الصدغ من خدّه متخذ حبهَ قلبی کره. ابوالفتح بستی. حب لولی گر از شکر باشد حبهالقلب را ضرر باشد. اوحدی. اصابت فلانه حبه قلب فلان، دل او را ربوده است. (ذیل اقرب الموارد)
اسر. شاشبند. شاشبندی. احتباس بول. احتقان. عسرالبول. در علاج آن در قرابادین آمده است: انیسون، تخم کرفس از هر یک سه درم، قندسفید چهار درم همه را کوفته و بیخته کفه زنند (یعنی کفلمه کنند) و نیم پیاله حلیب بزور ثلاثه یعنی تخم خیار و تخم بادرنگ و تخم خربزه از عقب آن بیاشامند
اُسر. شاشبند. شاشبندی. احتباس بول. احتقان. عسرالبول. در علاج آن در قرابادین آمده است: انیسون، تخم کرفس از هر یک سه درم، قندسفید چهار درم همه را کوفته و بیخته کفه زنند (یعنی کفلمه کنند) و نیم پیاله حلیب بزور ثلاثه یعنی تخم خیار و تخم بادرنگ و تخم خربزه از عقب آن بیاشامند
شاشبند چامین بند بند آمدن ادار بهر علت که باشد و معمولا بعلت انسداد مجاری عبور و خروج ادرار (حالبها و پیشابراه) پیش میاید احتباس البول بند آمدن ادار شاش بند
شاشبند چامین بند بند آمدن ادار بهر علت که باشد و معمولا بعلت انسداد مجاری عبور و خروج ادرار (حالبها و پیشابراه) پیش میاید احتباس البول بند آمدن ادار شاش بند
هوش آور همبسته ای از چند داروی گیاهی برای رهایی از هوشربا (مواد مخدر) حبی که در طب قدیم جهت ترک افیون ساخته میشده است و ترکیبش از مخلوط تا توره سیاه و زنجبیل وریوند چینی بود که روزی دو یا سه حب تجویز میشده
هوش آور همبسته ای از چند داروی گیاهی برای رهایی از هوشربا (مواد مخدر) حبی که در طب قدیم جهت ترک افیون ساخته میشده است و ترکیبش از مخلوط تا توره سیاه و زنجبیل وریوند چینی بود که روزی دو یا سه حب تجویز میشده